سفارش تبلیغ
صبا ویژن


در عملیات کربلای چهار ترکش به سرم اصابت کرد و به همین دلیل از نعمت گویایی محروم شدم و تلاش پزشکان هم موثر واقع نشد .هرطور بود خود را برای عملیات کربلای پنج به جبهه رساندم .قبل از عملیات در خواب دیدم در مسجد هستم ؛بچه های گردان و شهید حاج محسن عینعلی –جمعی لشگر انصار الحسین (ع)- هم حضور دارند و شهید حسن محمدقلی به مداحی مشغول است .در آن هنگام دو سید نورانی وارد مجلس شدند و در کنار حاج محسن نشتند .یکی از آن ها فرمود "حاج محسن ،چرا قاسم مداحی نمی کند ؟؟" و ایشان جریان مجروحیت من را برای آن ها تعریف کرد .

وقتی آن ها خواستند مجلس را ترک کنند ،یکی از آن بزرگواران دستی بر سرم کشید و گفت :" به خاطر مادرم زهرا(س) بخوان ."

از خواب پریدم و متوجه شدم که شفا پیدا کرده ام .اولین جمله ای که بر زبانم جاری شد " بسم الله الرحمن الرحیم " بود .

بر اساس خاطره ای از سردار شهید محمدی دوست .(کتاب یک جرعه آفتاب " )




هیئت تحریریه وصال شهدا ::: چهارشنبه 87 فروردین 21::: ساعت 12:48 عصر
صلوات نذر لاله های شهید :
صلوات