جای خالی آهسته می آید صدا: انگشترم آنجاست این هم کمی از چفیه ام .... بال و پرم آنجاست! آنجا که ترکش ریخته، زیر درخت نخل چشم دلت را باز کن، خاکسترم آنجاست یک تکه از روح صدایم را زمین خورده است آن تکه دیگر، کنار سنگرم ، آنجاست یادش بخیر آن پا که بر مین ها قدم می زد آن جه کنار بوته، پای دیگرم آنجاست آنجا ، میان بوته ها ، دستم نمایان است یک ساعت کهنه، کنار دفترم ، آنجاست یک قمقمه درد و عطش از من به جا مانده است یک چشمه ، یک رود، از دو چشمان ترم آنجاست حالا ببند آن چشم های نازنینت را تا ننگری که جای خالی سرم آنجاست.
هیئت تحریریه وصال شهدا ::: جمعه 88 اردیبهشت 11::: ساعت 11:22 صبح
صلوات نذر لاله های شهید : صلوات